سپهر

سپهر جان تا این لحظه 11 سال و 3 ماه و 3 روز سن دارد

وروجک مامان

جدیدا داد زدن یاد گرفتی و صدای خودتو میشناسی و ماشاله صبح  تا شب داد میزنی و میخندی فکر اینم نمیکنی که دیگران شاید اذیت شن شبا هم که تا ما همه چیو خاموش نکنیمو نریم رو تخت نمیخوابی

حسابی وروجک شدی مامان جون دوس دارم درسته بخورمت

من فدای اون هوایی که عمیقا میدی داخل ریه تو با حس عمیق صدای کشدار میدیش بیرون بشم

من فدای تو بشم که وقتی گرسنه ای محکم دستمو میگیری و میبری سمت خودت

من فدای تو بشم که وقتی بغلمی یکم که احساس ناامنی میکنی مثل پایین رفتن از پله با کلی هل شدن خودتو میچسبونی به من و با اون انگشتای نازت لباسمو محکم میگیری

من فدای کنجکاویت که من و هی این ور و اون ور میکشی بشم

من فدای دستات شم که دندوناتو باهاش میخوارونی و هی سرتو این ور و اون ور میکنی و آی آی میگی

من فدات بشم که تا آستینای لباستو در میارم زودی چشاتو میبندی و منتظر میشی که یقه ی لباستو از سر نازت در بیارم


من فدات شم که حتی تو خوابتم نمیزاری ناخنای پاتو بگیرم

آخه چی بگم از کارات که دیوونم کرده از مدل خوابیدنت که به پهلو برمیگردیو اگه من بخوام به پشت برت گردونم مقاومت میکنی تو خواب یا از وقتی که بابایی رو میبینی از ته دل قهقهه میزنی یا از وقتی که میخوابونمت رو زمین سرو گردنتو بالا میاری با تمام قوا سعی میکنی بلند شی نمیتونی یا از وقتی که تلفن حرف میزنم با تعجب نگام میکنی؟؟؟؟

آخه من اگه تورو نداشتم الان از تنهایی مرده بودم مامان جون

امشب تفلد حسین جونه و این اولین تولدیه که دعوت شدی امیوارم بهت خوش بگذره

الان که دارم این مطلب و مینویسم تو به آویزه تختت نگاه میکنی داد میزنی و میخندی البته تازه از خواب بیدار شدی گل نازم


تاریخ : 28 خرداد 1392 - 02:11 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 1754 | موضوع : وبلاگ | 5 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی