سپهر

سپهر جان تا این لحظه 11 سال و 2 ماه و 21 روز سن دارد

عزیز دل مامان

پســــــــــرم .....لبخند تو تمام تعادل شهر را به هم میریزد....تو بخند من شهر را دوباره میسازم


دایره لغات سپهر مامان

تقریبا یک ماهه که بکوب تلاش واسه یادگیری حروف و لغات میکنی و اینم چیزایی که تا حالا یاد گرفتی

اَ      اِ     اُ     او    ای    ماما    مَ    اَبَ    آبا    گ     گَ    گَ گَ    دَ دَ     دَ دی    آمَ     آما    آگا    اَگَ    بَ

 

فدای اون زبون شیرینت بشم مامان جون

صدای نازتو ضبط کردم هر دفعه گوش میکنم میمیرم و زنده میشم

دوشنبه با هواپیما اومدیم شمال پیش بابایی مامان اول سوار شدن یکم گریه کردی ولی بعد خوابیدی راستی

کارت ملیم دست شما بود ازت گرفتم دادم به کانتر کلی گریه کردی که چرا ازم گرفتیش

تا رسیدیم شمال بابایی تو رو برد پاساژو کلی واست لباستی خوشگل موشگل خرید واسه 6 ماهگیتو واکسن

زدنتم که بهت کادو دادن خوش بحالت که اینقدر مامانی و بابایی دوست دارن ♥

دیروزم که با مامانی رفتیم واکسن نیم سالگیتو زدیم


تاریخ : 31 مرداد 1392 - 23:13 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 1952 | موضوع : وبلاگ | 11 نظر

پیشی مامان

پیشی مامان


تاریخ : 26 مرداد 1392 - 08:01 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 1183 | موضوع : فتو بلاگ | 11 نظر

پسر گل من

مامان جون ببخشید که چند وقتی چیزی ننوشتم واست

اولش اینکه این چند مدته به دلایل فنی نتونستم عکسای خوشگل مشگل ازت بگیرم

و بعدم اینکه بدلیل لثه درد شما مامان وقت هیچ چیزی و نداشت و الان لثه دردت خوب شده ولی هنوز مروارید نازت در نیومده

الان چند وقته که خیلی نگاهت مهربون شده و صورتمو ناز میکنی و امروز صبحم که آرومی بیدار شده بودی و با من بازی میکردی و نگام میکردی واقعا دوست دارم هام هام بخورمت گوگولی من که شبا باید رو شکم بخوابی بعد که خسته میشی با چشای بسته نق میزنی من برگردونمت به پشت

خیلی از عشقت لبریز شدم حتی یک لحظه هم از ذهنم بیرون نمیری خیلی خیلی دوست دارم

یه کوچولو اشتهات کم شده راستی نگفتم واست که طبق نظر دکترت شما از 4 ماه 20 روز شروع کردی به خوردن غذای کمکی و تا الان فرنی حریره بادام سوپ و زرده تخم مرغ میخوری ولی از همه ی اینا فرنی و سوپ و بیشتر دوس داری قطره آهنتم که از همون موقع شروع کردم

راستی سی دی بی بی انیشتین واستگرفتم که تو عاشقشی و وقتی داری نگاشون میکنی اصلا به هیچ کس توجهی نداری جدیدا با دهن نازت صدا در میاری و به انگشتای دستت نگاه میکنی خوابتم که روز به روز سبک تر میشه

مامانی همه بهت میگن تنبلی ولی من که میدونم تو با هوش منی گلکم

و خبر آخر اینکه بلاخره آقاجون اومدن دیدنت دیشب اینجا بودنو چند ساعت پیش رفتن


تاریخ : 20 مرداد 1392 - 03:00 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 904 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر

عذر خواهی

سلام به دوستای خوب نی نی پیجی عزیز

چند مدتیه که پسر نازم خیلی ناآرومی میکنه و دکترش گفته که لثه ش ملتهب شده و همین موضوع باعث کم اشتهایی و کم خوابیش شده واسه همین هم من تو این مدت نتونستم زیاد به عزیزای دلم سر بزنم و خبلی تولدها و اتفاقات خوشگل موشگل نی نی های نازو دنبال کنم

دعا کنید که هر چه زودتر مروارید خوشگل سپهر هم در بیاد و باز هم مثل سابق در کنار هم باشیم

دوستون دارم یه دنیاااااااااااااااااااا


تاریخ : 01 مرداد 1392 - 05:24 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 962 | موضوع : وبلاگ | 14 نظر

بیا شمع ها رو فوت کن

بیا شمع ها رو فوت کن


تاریخ : 31 تیر 1392 - 07:55 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 1179 | موضوع : فتو بلاگ | 8 نظر

پنج ماهگی

پنج ماهگی

من و تو و بابا و البته با یه مهمون ناخونده (عمو داوود)
تاریخ : 31 تیر 1392 - 07:48 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 1751 | موضوع : فتو بلاگ | یک نظر

چقدر بزرگ شدی

این عکس یک ماهگیته گلم الان که اونا رو نگاه میکنم بغض گلومو میگیره که میبینم این روزای قشنگ داره چقدر سریع میگذره و تو چقدر بزرگ شدی

خدا رو شکر ترس از بیرون و غریبه ها برطرف شده این روزا حسابی وروجک شدی دو هفتس که خونه مامانی و ددی جون بودیم حسابی پیششون دلبری میکردی جدیدا واسه جلب توجه نفس نفس میزنی و سرفه های الکی میکنی

هر چی هم دستت میاد میکنی دهنت

میتونی دستتو سمت اسباب بازیات ببری و برشون داری

از دراز کشیدن بدت میاد کلی زور میزنی بلند شی ولی فقط سر و شونه هاتو میتونی بلند کنی

ما هر چی میخوریم توام نگاه میکنه و لباتو مزه میکنی اخه ما عذاب وجدان میگیریم مامان جونم

امروز موقع رفتن بابایی نگاش میکردی و گریه میکردی گل پسملم

همیشه وقتی خوابی یا به صورت دایره میچرخی یا هم به سمت پایین میری زیر پاهای من

موقع خواب اینقد آه میکشی تا خوابت میبره

میتونی ما بگی ولی دوتا ما پشت سرهم بگو مامان بال در بیاره

دل نازک شدی زودی دلت پر میشه دیروز خونه عمو بودیم همه خواب بودن بهت گفتم هیس بهت برخورد زدی زیر گریه!!!!!!!!!!!! همه رو بیدار کردی


تاریخ : 23 تیر 1392 - 08:25 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 1215 | موضوع : وبلاگ | 10 نظر

آرامش

آرامش

کاش میشد این خواب نازو بیرون از خونه داشتی اما افسوس که نمیتونی بیرون از خونه بخوابی
مامانی بهت قول میده که تمام لحظات بهت کمک کنه که این بحران رو بگذرونی پسر نازم
تاریخ : 03 تیر 1392 - 03:20 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 1832 | موضوع : فتو بلاگ | 17 نظر

دستام خوشمزه ست

دستام خوشمزه ست

مامان جونم تازگیا یکم بیرون احساس ناامنی میکنی 4شنبه که رفتیمم آتلیه حدود 1 ساعت مداوم گریه کردی و بعدش هم از فرط خستگی خوابیدی مامان فدات شه که نمیدونه باید باهات چیکار کنه عزیزم امیدوارم این مساله زودی تموم شه و تو به همون پسر ددری مامانت تبدیل شی که بازم بتونیم با هم بریم بیرون آخه چند روزیه نور خورشیدو من و شما ندیدیم نگرانتم مامان حون چند روز پیش هم که رفتیم پارک شروع کردی به گریه کردن تا اومدیم خونه نگام میکردی و میخندیدی
دوست ندارم اینقد تنها باشی و بترسی گل پسرم آخه حسین هم که اومده بود بالا سرت صدات زد کلی ترسیدی و گریه کردی
مامانی نگرانته دوست دارم بوس بوسی
تاریخ : 03 تیر 1392 - 03:12 | توسط : مامان سپهر | بازدید : 948 | موضوع : فتو بلاگ | 2 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی